جدول جو
جدول جو

معنی پهلو دزدیدن - جستجوی لغت در جدول جو

پهلو دزدیدن
خویشتن را باز داشتن از چیزی بطوری که کسی بر آن مطلع نشود: بغیر از تکیه ام کز سیم و زر دزدیده پهلو را غنی خاز پهلوی من هر تهیدستی توانگر شد، (غنی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پهلوی کسی را پاره کردن و شکافتن: درم پهلوی پهلوانان به تیغ خورم گرده گردنان بی دریغ. (نظامی) -2 دریده شدن پهلوی کسی، رسیدن صدمه و آسیب بپهلوی کسی
فرهنگ لغت هوشیار